کلمه جو
صفحه اصلی

سیلانه

لغت نامه دهخدا

سیلانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) عناب و آن میوه ای است مانند سنجد و در دواها بکار برند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شیلانه. ( از حاشیه برهان قاطعچ معین ). || درخت عناب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= عناب

عناب#NAME?


دانشنامه عمومی

سیلانه، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان باراندوزچای جنوبی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیّت آن ۷۵ نفر (۲۰ خانوار)بوده است.

پیشنهاد کاربران

ببخشید من دوران راهنماییم به دوستی داشتم ب اسم سِیلانه، اماهرچی میگردم معنیشو ریششو پیدا نمیکنم. سیلانه بدون کسره میشه عناب اما این تو لاتین اینجوری نوشته میشه:seylaneh من دنبال این هستم ن silaneh


کلمات دیگر: