سیم کش هوایی، خط بان، سیمبان، سرباز صف، سرباز خط جبهه، مواظب برخورد توپ با خط
سیمبان
مترادف و متضاد
لغت نامه دهخدا
سیمبان. ( ص مرکب ) آنکه مأمور نگهبانی سیمهای برق ، تلگراف یا تلفن است. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
کسی که مٲمور نگاهبانی سیم های برق یا تلگراف یا تلفن است.
پیشنهاد کاربران
کلمه سیمبان اصطلاح هست و به کسانی گفته میشود که صفر تا صد کارهای اجرایی و تعمیر و نگهداری پستها و خطوط برق و مخابرات را برعهده دارند.
کلمات دیگر: