سياح , جستجوگر , مکتشف
مستکشف
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
مستکشف. [ م ُ ت َ ش ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استکشاف. برهنه کردن خواستن از کسی. ( از منتهی الارب ). درخواست کننده که چیزی را برای او کشف کنند. ( از اقرب الموارد ). رجوع به استکشاف شود.
فرهنگ عمید
آن که طلب کشف چیزی می کند.
کلمات دیگر: