سیخگاه. ( اِ مرکب ) جایی از اندام ستور که چون بر آن سیخک زنند تند رود :
کلکت که ز نوک او چکد بحر
خوش یافته سیخگاه کان را.
کلکت که ز نوک او چکد بحر
خوش یافته سیخگاه کان را.
نورالدین ظهوری ( از آنندراج ).
مراد آن است که کسی بداند که به چیزی شخصی را از جا میتوان درآورد و آن شخص به چه چیز از جا درمیاید. ( برهان ).