( اسم ) شنیده . یا بحق چیزهای نشنفته . وقتی از گفتار کسی تعجب کنند این جمله رابر زبان رانند .
شنفته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شنفته. [ ش ِ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از شنفتن. شنیده شده :
با دیده اعتبار نباشد شنفته را.
با دیده اعتبار نباشد شنفته را.
قاآنی.
- بحق چیزهای نشنفته ؛ وقتی از گفتار کسی تعجب کنند این جمله را بر زبان رانند.پیشنهاد کاربران
شنیده
شنیده فهمیده گوش داده
معنی = شنیدن ، گوش دادن
کلمات دیگر: