کلمه جو
صفحه اصلی

درخیز

لغت نامه دهخدا

درخیز. [ دَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان. واقعدر 30هزارگزی جنوب زرند و 5هزارگزی باختر راه مالروزرند به رفسنجان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

درخیز، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان زرند در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان جرجافک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۱ نفر (۲۱خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

با عرض سلام و احترام
درخیز به معنی دره حاصلخیز میباشد چون این روستا تقریبا در یک دره واقع شده و یکی از حاصل خیزترین خاکهای منطقه را دارد معنی دیگری هم که میتواند داشته باش ( در خیز ) یعنی گوهر و جواهر خیزاست که بازهم از حاصلخیز بودن برگرفته است
با تشکر

درخیز روستایی بامردمی خونگرم مهمان نواز واصیل وپایبندبه اعتقادات ودرخیزهمان دره حاصلخیزاست که واقعا خوب اسمی برآن نهاده اند


کلمات دیگر: