پیت . بشکه . چلیک .
چیلیک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چیلیک. ( ترکی ، اِ ) پیت. بشکه. چلیک : یک چلیک نفت ؛ یک پیت نفت. رجوع به چلیک شود.
دانشنامه عمومی
چیلیک (به بلغاری: Chilik) یک منطقهٔ مسکونی در بلغارستان است که در شهرستان کاردژالی واقع شده است.
فهرست شهرهای بلغارستان
فهرست شهرهای بلغارستان
wiki: چیلیک
نام_آوایی برآمده از صدای پرده شاتر در دوربین های عکاسی است؛ این پرده بازدارندۀ ورود نور از بیرون به داخل لنز و در نهایت به سطحِ حساس است.
گویش بختیاری
بوى سوختن روغن مانده دنبه، بوى ظرفسفالینى که روغن دنبه جذب آن شدهباشد و کنار آتش قرار گیرد.
پیشنهاد کاربران
چیلیک به صدای زیر در ادای واژه و با صدای زیر و در دو بخش تلفظ می شود.
چیلیک، آوایی برآمده از سیستم عملکرد و مکانیزم داخلی دوربین های عکاسی رایج در تمام دنیا می باشد که این صدا ناشی از عمل رفت و برگشت دو پرده به عنوان مسدودکننده است که در اتاق تاریک دوربین های عکاسی وجود داشته ویا تعبیه شده اند.
این عنوان از آوای این مکانیزم و لحظه چکاندن دوربین عکاسی به عاریت گرفته شده تا در حوزه عکس و عکاسی و پیرامون آن به تعریف بپردازد.
واژه چیلیک گاهی با آوای کلیک نیز که از صدای فشردن دگمه استخراج شده، اشتباه می شود که هر یک آوای مستقل و مرتبط به حوزه خاص خود را دارند.
در واقع می توان به چیلیک از منظر اسم و یک نام آریایی، ایرانی و پارسی زبان هم نگریست.
نامی که دربرگیرنده ارتباط با هنر تکنولوژیک و عملی در فن و حرفه ی عکاسی است.
به عنوان مثال می توان به پایگاه عکس چیلیک به عنوان یک پایگاه مرجع، اطلاع رسانی، فراگیر و تخصصی در حوزه عکس و عکاسی ایران اشاره کرد.
اصطلاح چیلیک چیلیک عکس برداشتن و انداختن در بین مردم ایران زمین رایج است به شکلی که در بین بعضی طوایف ایرانی مستقر در توابع استان های اصفهان و فارس و لرستان، شهرهای خرم آباد، همدان و کاشان و روستاهای اطراف گلپایگان و شهرستان خوانسار از مصدر زدن برای عکاسی استفاده می کنند و می گویند: عکس زدن.
چیلیک عنوانی آشنا، آرامش بخش، سریع، نرم، مهربان، مانا برای نظام شنیداری ذهن است.
چیلیک، آوایی برآمده از سیستم عملکرد و مکانیزم داخلی دوربین های عکاسی رایج در تمام دنیا می باشد که این صدا ناشی از عمل رفت و برگشت دو پرده به عنوان مسدودکننده است که در اتاق تاریک دوربین های عکاسی وجود داشته ویا تعبیه شده اند.
این عنوان از آوای این مکانیزم و لحظه چکاندن دوربین عکاسی به عاریت گرفته شده تا در حوزه عکس و عکاسی و پیرامون آن به تعریف بپردازد.
واژه چیلیک گاهی با آوای کلیک نیز که از صدای فشردن دگمه استخراج شده، اشتباه می شود که هر یک آوای مستقل و مرتبط به حوزه خاص خود را دارند.
در واقع می توان به چیلیک از منظر اسم و یک نام آریایی، ایرانی و پارسی زبان هم نگریست.
نامی که دربرگیرنده ارتباط با هنر تکنولوژیک و عملی در فن و حرفه ی عکاسی است.
به عنوان مثال می توان به پایگاه عکس چیلیک به عنوان یک پایگاه مرجع، اطلاع رسانی، فراگیر و تخصصی در حوزه عکس و عکاسی ایران اشاره کرد.
اصطلاح چیلیک چیلیک عکس برداشتن و انداختن در بین مردم ایران زمین رایج است به شکلی که در بین بعضی طوایف ایرانی مستقر در توابع استان های اصفهان و فارس و لرستان، شهرهای خرم آباد، همدان و کاشان و روستاهای اطراف گلپایگان و شهرستان خوانسار از مصدر زدن برای عکاسی استفاده می کنند و می گویند: عکس زدن.
چیلیک عنوانی آشنا، آرامش بخش، سریع، نرم، مهربان، مانا برای نظام شنیداری ذهن است.
نام روستایی در آذربایجان غربی و در شهرستان میاندوآب که در غرب آن و حدود ۲۵کیلومتری آن واقع شده.
کلمات دیگر: