زبان گرفتگی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
لکنت زبان
زبان گرفته بودن گیر داشتن زبان لکنت کندی زبان
زبان گرفته بودن گیر داشتن زبان لکنت کندی زبان
لغت نامه دهخدا
زبان گرفتگی. [ زَ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( حاص مرکب ) زبان گرفته بودن. گیر داشتن زبان. لثغت. لکنت. کندی زبان.
فرهنگ عمید
زبان گرفته بودن، لکنت زبان.
دانشنامه عمومی
گرفتن زبان
دانشنامه آزاد فارسی
زبان گرفتگی (stutter)
در پزشکی، گسیختگیجریان طبیعی گفتار. زبان گرفتگی معمولاً بین ۲ تا ۵ سالگی ظاهر می شود و در پسرها شایع تر است. عوامل وراثتی و محیطی در ایجاد آن دخالت دارند. گفتاردرمانیباعث بهبود قابل توجه زبان گرفتگی می شود. این حالت به ندرت پس از بلوغ آغاز می شود. علت زبان گرفتگی پس از بلوغ آسیب مغزیاست.
در پزشکی، گسیختگیجریان طبیعی گفتار. زبان گرفتگی معمولاً بین ۲ تا ۵ سالگی ظاهر می شود و در پسرها شایع تر است. عوامل وراثتی و محیطی در ایجاد آن دخالت دارند. گفتاردرمانیباعث بهبود قابل توجه زبان گرفتگی می شود. این حالت به ندرت پس از بلوغ آغاز می شود. علت زبان گرفتگی پس از بلوغ آسیب مغزیاست.
wikijoo: زبان_گرفتگی
کلمات دیگر: