کلمه جو
صفحه اصلی

صلاق

لغت نامه دهخدا

صلاق. [ ص َل ْ لا ] ( ع ص ) خطیب صلاق ؛ بمعنی خطیب مُصلِق است. ( منتهی الارب ). رجوع به مصلق شود.


کلمات دیگر: