کلمه جو
صفحه اصلی

طلوزه

لغت نامه دهخدا

( طلوزة ) طلوزة. [ طُ زَ ] ( اِخ ) نام شهری به فرانسه. طلوشة. صاحب الحلل السندسیه گوید: طولوزة شهر کوچکی است که سکان آن شش هزار تن است و موقع سرسبز و خرمی دارد و دارای کارخانه های کاغذسازی است. این شهر بر ساحل نهر اوریة است. ( الحلل السندسیه ج 1 ص 338 ).

طلوزة. [ طُ زَ ] (اِخ ) نام شهری به فرانسه . طلوشة. صاحب الحلل السندسیه گوید: طولوزة شهر کوچکی است که سکان آن شش هزار تن است و موقع سرسبز و خرمی دارد و دارای کارخانه های کاغذسازی است . این شهر بر ساحل نهر اوریة است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 338).



کلمات دیگر: