کلمه جو
صفحه اصلی

عرونه

لغت نامه دهخدا

( عرونة ) عرونة. [ ع َ ن َ ] ( ع اِ ) رعاد، که قسمی ماهی دارای الکتریسیته است. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ). سمکةالرعد. رجوع به رعاد و رعد در ردیفهای خود و نیز المنجد شود.

عرونة. [ ع َ ن َ ] (ع اِ) رعاد، که قسمی ماهی دارای الکتریسیته است . (از یادداشت مرحوم دهخدا). سمکةالرعد. رجوع به رعاد و رعد در ردیفهای خود و نیز المنجد شود.



کلمات دیگر: