( غلامة ) غلامة. [ غ ُ م َ ] ( ع اِ ) مؤنث غلام. ( منتهی الارب ). در اشعار عرب غلامة مؤنث غلام استعمال شده است. کنیز. اَمَة. ( اقرب الموارد ). رجوع به غلام شود.
غلامه
لغت نامه دهخدا
غلامة. [ غ ُ م َ ] (ع اِ) مؤنث غلام . (منتهی الارب ). در اشعار عرب غلامة مؤنث غلام استعمال شده است . کنیز. اَمَة. (اقرب الموارد). رجوع به غلام شود.
کلمات دیگر: