کلمه جو
صفحه اصلی

طمحان

لغت نامه دهخدا

طمحان. [ طَ م َ ] ( اِخ ) نام مردی. صاحب عیون الاخبار درباره وی آرد: طمحان نزد قومی رفت که نزد آنان رنجوری بازمیگشت. طمحان آن قوم را بدین امر تسلیت گفت. گفتند وی نمرده است ، طمحان بازگشت و چند بار تکرار کرد: انشأاﷲ میمیرد. ( از عیون الاخبار ج 2 ص 52 ).


کلمات دیگر: