کلمه جو
صفحه اصلی

طلیقون

لغت نامه دهخدا

طلیقون. [ طَ ] ( معرب ، اِ ) گیاهی است مانند خرفه دارای گل سپید و برگهائی که از میان آنها شاخه هائی منشعب میشود و این شاخه ها بیش از یک سال دوام نمی یابد، هرگاه آن را بمالند رطوبت لزجی از آن پدید می آید. در دوم گرم و در سوم خشک است. طلای آن بهق و برص و نشانه های زخم را سودمند بود و آن را در داخل بکار نبرند زیراسبب قرحه میشود و بیش از نیم روز معتدل آن را طلا نمیکنند، آنگاه ضماد آرد جو بکار میبرند. ( از تذکره داود ضریر انطاکی ). رجوع به طلیفیون و طیلافیون شود.


کلمات دیگر: