کلمه جو
صفحه اصلی

فرعل

لغت نامه دهخدا

فرعل. [ ف ُ ع ُ ] ( ع اِ ) بچه کفتار. ( آنندراج ). بچه کفتار. مذکر آن فرعلان و مؤنث فرعلة. ج ، فراعل ، فراعلة. ( اقرب الموارد ). رجوع به فراعل شود.


کلمات دیگر: