برهم زدن بعض دندان خود را بر بعضی
صلقمه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( صلقمة ) صلقمة. [ ص َ ق َ م َ ] ( ع مص ) برهم زدن بعض دندان خود را بر بعضی. ( منتهی الارب ).
صلقمة. [ ص َ ق َ م َ ] (ع مص ) برهم زدن بعض دندان خود را بر بعضی . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: