کلمه جو
صفحه اصلی

صلح جستن

فرهنگ فارسی

آشتی خواستن

لغت نامه دهخدا

صلح جستن. [ ص ُ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب )آشتی خواستن. صلح طلبیدن. سازش خواستن :
هرکه با دشمنان بجوید صلح
سر آزار دوستان دارد.
سعدی.
رجوع به صلح شود.


کلمات دیگر: