کلمه جو
صفحه اصلی

غفیه

لغت نامه دهخدا

( غفیة ) غفیة. [ غ َ ی َ ] ( ع مص ) خوابیدن. ( منتهی الارب ): غفی فلان ؛ یغفی غفیة؛ نعس. خوابیدن سبک. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) پشته بلند که آب بر آن نرود. ( منتهی الارب ). زُبیَة. ( اقرب الموارد ).

غفیة. [ غ َ ی َ ] (ع مص ) خوابیدن . (منتهی الارب ): غفی فلان ؛ یغفی غفیة؛ نعس . خوابیدن سبک . (از اقرب الموارد). || (اِ) پشته ٔ بلند که آب بر آن نرود. (منتهی الارب ). زُبیَة. (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: