تعجیل عمل شتابنده حالت و کیفیت شتابنده .
شتابندگی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شتابندگی. [ ش ِ ب َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) تعجیل. عمل شتابنده. حالت و کیفیت شتابنده. مقابل آهستگی :
به کاری که غم را دهی بستگی
شتابندگی کن نه آهستگی.
به کاری که غم را دهی بستگی
شتابندگی کن نه آهستگی.
نظامی.
کلمات دیگر: