غلط اندازی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
۱ - عمل و حالت غلط انداز ۲ - فریبندگی.
لغت نامه دهخدا
غلطاندازی. [ غ َ ل َ اَ ] ( حامص مرکب ) غلطانداز کردن. فریبندگی :
از غلطاندازی دوران مشو غافل که چرخ
میشمارد اختر تابان چراغ دور را.
از غلطاندازی دوران مشو غافل که چرخ
میشمارد اختر تابان چراغ دور را.
طالع ( از آنندراج ).
رجوع به غلطانداز شود.کلمات دیگر: