کلمه جو
صفحه اصلی

عرکرکه

لغت نامه دهخدا

( عرکرکة ) عرکرکة. [ ع َ رَ رَ ک َ ] ( ع ص ) زن بسیارگوشت و زشت هیئت. ( منتهی الارب ). زن بسیارگوشت زشت بدترکیب. ( ناظم الاطباء ).زن رسحاء و زشت و لحمی و پرگوشت و قبیح و زشت. ( از اقرب الموارد ). || مؤنث عرکرک ، ماده شتر قوی و درشت. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عرکرک شود.

عرکرکة. [ ع َ رَ رَ ک َ ] (ع ص ) زن بسیارگوشت و زشت هیئت . (منتهی الارب ). زن بسیارگوشت زشت بدترکیب . (ناظم الاطباء).زن رسحاء و زشت و لحمی و پرگوشت و قبیح و زشت . (از اقرب الموارد). || مؤنث عرکرک ، ماده شتر قوی و درشت . (از اقرب الموارد). رجوع به عرکرک شود.



کلمات دیگر: