کلمه جو
صفحه اصلی

نفهمی

مترادف و متضاد

fatuity (اسم)
حماقت، نفهمی، بیشعوری، بی خردی، ابلهی

فرهنگ فارسی

بی شعوری بی خردی. نشان دادن که موضوع را نفهمیده اند : خودت را بنفهمی نزن .

لغت نامه دهخدا

نفهمی. [ ن َ ف َ ] ( حامص مرکب ) نفهم بودن. فهم نداشتن. بی شعوری. ابلهی. نادانی.


کلمات دیگر: