کلمه جو
صفحه اصلی

وصولی

فارسی به انگلیسی

collected, recoverable, receipt, collection, receivable, (that is to be) collected

(that is to be) collected


receipt


receivable


مترادف و متضاد

proceeds (اسم)
محصول، عایدات، عملکرد، وصولی، سود ویژه، حاصل فروش

فرهنگ فارسی

(صفت اسم ) آنچه ممکن است وصول شود و بدست آید مقابل لاوصولی . یا لاوصولی . آنچه وصول نشود و بدست نیاید.

لغت نامه دهخدا

وصولی. [ وُ ] ( ص نسبی ) منسوب به وصول. آنچه ممکن است وصول شود و به دست آید و جمعآوری شود. ( ناظم الاطباء ).
- لاوصولی ؛ آنچه به دست نمی آید و جمعآوری نمیشود و سوخت. ( ناظم الاطباء ). حاصل نشدنی.


کلمات دیگر: