کلمه جو
صفحه اصلی

نفوذ کردن بر

مترادف و متضاد

influence (فعل)
ترغیب کردن، وادار کردن، تاثیر کردن بر، نفوذ کردن بر، تحت نفوذ خود قرار دادن


کلمات دیگر: