کلمه جو
صفحه اصلی

نظارت کردن بر

فارسی به انگلیسی

administer

مترادف و متضاد

superintend (فعل)
سرپرستی کردن، ریاست کردن، مباشرت کردن، نظارت کردن بر


کلمات دیگر: