blasphemy, curse, infidelity, profanation
کفرگویی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بد زبانی، بی حرمتی، کفر گویی
فحش، بد زبانی، بد دهنی، ناسزا، کفر گویی، قسم دروغ
کفر، ناسزا، کفر گویی، بی حرمتی به مقدسات
دانشنامه عمومی
کفرگویی یا توهین به مقدسات شامل اقداماتی است که توهین به خدا، ادیان، شخصیت های مقدس در مذاهب مختلف را مد نظر دارد.
ارتداد
دشنام گویی
قانون ممنوعیت توهین به مقدسات
مسیحیت، توهین به مقدسات را محکوم می کند. در انجیل مرقس ۳:۲۹ توهین به روح القدس گناهی نابخشودنی و ابدی دانسته شده است. توهین به مقدسات به عنوان جدی ترین گناه توسط کلیساها و شاخه های مختلف مسیحیت محکوم شده است.
انکیزیسیون، محکمه های بازجویی دینی و دادگاه های تفتیش عقاید بود که در سده سیزدهم میلادی توسط پاپ گرگوری نهم بنیان نهاده شد و در آن افرادی که متهم به جرایم مذهبی از جمله «الحاد» و «کفرگویی» بودند، محاکمه می شدند. در سده ۱۸ میلادی، محکمه های تفتیش عقاید در اغلب کشورها و قلمروهای اروپایی برچیده شد و در اسپانیا، ناپلئون بناپارت آن را از میان برد.
انگلستان تنها کشوری در سرتاسر قاره اروپا بود که در آن محکمه های انکیزیسیون تسلط پیدا نکرد. آخرین اعدام در بریتانیا به دلیل کفرگویی و توهین به مقدسات در سال ۱۶۹۷ اتفاق افتاده است.
ارتداد
دشنام گویی
قانون ممنوعیت توهین به مقدسات
مسیحیت، توهین به مقدسات را محکوم می کند. در انجیل مرقس ۳:۲۹ توهین به روح القدس گناهی نابخشودنی و ابدی دانسته شده است. توهین به مقدسات به عنوان جدی ترین گناه توسط کلیساها و شاخه های مختلف مسیحیت محکوم شده است.
انکیزیسیون، محکمه های بازجویی دینی و دادگاه های تفتیش عقاید بود که در سده سیزدهم میلادی توسط پاپ گرگوری نهم بنیان نهاده شد و در آن افرادی که متهم به جرایم مذهبی از جمله «الحاد» و «کفرگویی» بودند، محاکمه می شدند. در سده ۱۸ میلادی، محکمه های تفتیش عقاید در اغلب کشورها و قلمروهای اروپایی برچیده شد و در اسپانیا، ناپلئون بناپارت آن را از میان برد.
انگلستان تنها کشوری در سرتاسر قاره اروپا بود که در آن محکمه های انکیزیسیون تسلط پیدا نکرد. آخرین اعدام در بریتانیا به دلیل کفرگویی و توهین به مقدسات در سال ۱۶۹۷ اتفاق افتاده است.
wiki: کفرگویی
دانشنامه آزاد فارسی
کُفرگویی
هتک حرمت مقدسات با کلام شفاهی یا مکتوب. توهین، تحقیر، تمسخر و ناسزاگفتن به خدا و پیامبران و امور مقدس در ادیان و اعتقادات، کفرگویی است و در شرایع و قوانین بسیاری از کشورها و نزد ملل و نحل گوناگون هم گناه و هم جرم شمرده می شود و مرتکب آن مستوجب مجازات است. در دین اسلام در علم کلام انکار ضروریات دین را کفرگویی محسوب داشته اند. بعدها، علاوه بر مانویّه، مسلمانانی را نیز که سخنان کفرآمیز می گفتند، زندیق می خواندند. سَبّ نبی، یعنی دشنام دادن به شارع اسلام، با کفرگویی مترادف است. شیعیان هرکه را به چهارده معصوم ناسزا گوید، ناصبی می شمارند و سخنان او را با کفرگویی برابر می دانند. در مسیحیت، انکار خدا و ضروریات دین کفرگویی نیست، مگر آن که با تمسخر و تحقیر همراه باشد. توماس آکوئیناس کفرگویی را گناه می دانست. در بسیاری از جوامع کفرگویی مجازات شدید داشته است. زمانی گویندۀ کفر کیفر سنگسار داشت و در زمان فرمانروایی ژوستینین اول، امپراتور روم شرقی (حکومت ۵۲۷ـ۵۶۵) عقوبت کفرگویی اعدام بود. در بسیاری از ایالت های امریکا برای این جرم مجازات های قانونی وضع شده است. مجازات اعدام کفرگویان در اسکاتلند تا قرن ۱۸ معتبر بود. در حقوق عرفی انگلستان کفرگویی همچنان جرم شناخته می شود.
هتک حرمت مقدسات با کلام شفاهی یا مکتوب. توهین، تحقیر، تمسخر و ناسزاگفتن به خدا و پیامبران و امور مقدس در ادیان و اعتقادات، کفرگویی است و در شرایع و قوانین بسیاری از کشورها و نزد ملل و نحل گوناگون هم گناه و هم جرم شمرده می شود و مرتکب آن مستوجب مجازات است. در دین اسلام در علم کلام انکار ضروریات دین را کفرگویی محسوب داشته اند. بعدها، علاوه بر مانویّه، مسلمانانی را نیز که سخنان کفرآمیز می گفتند، زندیق می خواندند. سَبّ نبی، یعنی دشنام دادن به شارع اسلام، با کفرگویی مترادف است. شیعیان هرکه را به چهارده معصوم ناسزا گوید، ناصبی می شمارند و سخنان او را با کفرگویی برابر می دانند. در مسیحیت، انکار خدا و ضروریات دین کفرگویی نیست، مگر آن که با تمسخر و تحقیر همراه باشد. توماس آکوئیناس کفرگویی را گناه می دانست. در بسیاری از جوامع کفرگویی مجازات شدید داشته است. زمانی گویندۀ کفر کیفر سنگسار داشت و در زمان فرمانروایی ژوستینین اول، امپراتور روم شرقی (حکومت ۵۲۷ـ۵۶۵) عقوبت کفرگویی اعدام بود. در بسیاری از ایالت های امریکا برای این جرم مجازات های قانونی وضع شده است. مجازات اعدام کفرگویان در اسکاتلند تا قرن ۱۸ معتبر بود. در حقوق عرفی انگلستان کفرگویی همچنان جرم شناخته می شود.
wikijoo: کفرگویی
کلمات دیگر: