کلمه جو
صفحه اصلی

متورق کردن

مترادف و متضاد

plate (فعل)
اندودن، روکش کردن، ابکاری فلزی کردن، متورق کردن، روکش فلزی کردن

laminate (فعل)
ورقه ورقه شدن، ورقه ورقه کردن، متورق کردن، رویهم قرار دادن، طبقه طبقه کردن


کلمات دیگر: