مارشال مک لوهان جامعه شناس کانادایی دوره های مخلتف ارتباطی را بر اساس مهمترین شیوه های ارتباطی رایج در آنها به سه دوره ارتباطات شفاهی ، چاپ و ارتباطات الکترونیک تقسیم کرد و مسلما نامگذاری دو کهکشان از سه کهکشان ارتباطی به نام دو تن از مخترعان بزرگ یعنی گوتنبرگ و مارکنی قابل تقدیر است.
اما قابل تقدیر تر از آن کاری است که دکتر مهدی محسنیان راد ، ارتباط شناس و استاد ایرانی این رشته انجام داده و آن هم تحقیق و مطالعه و کشف کهکشانی دیگر است که ایرانیان پیش از ورود به کهکشان گوتنبرگ در آن به سر می برده اند.
همه ما می دانیم که ایران با تاخیری نزدیک به دو قرن با صنعت چاپ اشنا شد. البته صنعتی که گوتنبرگ ان را اختراع کرده بود. اما شاید کمتر کسی از میان ما بداند که ایرانیان پس از پشت سر گذاشتن کهکشان شفاهی و پیش از ورود به کهکشان گوتنبرگ در دوره ای دیگر از ارتباطات به سر می بردند که محسنیان راد آن را دارمانی می نامد. به گفته او دارمانی ترکیبی از نام داریوش و مانی است. دو تن از بزرگترین ارتباط گران ایرانی .
اما چرا باید داریوش را یک ارتباط گر بزرگ در دوره خود بدانیم؟
1. داریوش مبدع شیوه ارتباطی برج های نوری است. یعنی برج ها و قلعه هایی که به فواصل معین از هم در مسیرهای ارتباطی بنا شده و از طریق آنها و با استفاده از نورهایی به دو رنگ سفید و قرمز اخبار حکومتی منتقل می شد. این اتفاق مربوط به دورانی است که سرزمین های دیگر به جز ایران هنوز از کهکشان شفاهی عبور نکرده بودند.
2. داریوش همچنین مبدع طرح چاپار برای ارسال پیام به نقاط مختلف کشور بود.
3. اما شاید مهمترین دلیلی که می تواند داریوش را به عنوان یکی از دو ارتباط گر ایرانی موجه سازد بنا نهادن کتیبه بیستون است. کتیبه ای که به گفته محسنیان راد یکی از مهمترین تابلوهای تبلیغاتی جهان است ، آن هم در پرتردد ترین مسیر ارتباطی آن دوره. به عبارت دیگر داریوش در دوران خود به خوبی از پروپاگاندا برای معرفی خود و شیوه حکومتی خود به مردم بهره گرفته و حتی به دستور او کتیبه بیستون به سه زبان ایرانی ، عیلامی و بابلی نوشته شده است. آن گونه که محسنیان راد می گوید داریوش با این کار می خواسته پیغام خود را به هم عصران خود و آیندگان برساند. آیندگانی که شاید ما باشیم و شاید تمام مردمی که بی اعتنا از کنار کتیبه بیستون می گذرند.
درباره مانی هم این نظریه از سوی محسنیان راد مطرح می شود که می توان او را نخستین مخترع چاپ در ایران دانست چرا که مانی کتاب خود ارژنگ را با شیوه خاصی میان مردم تکثیر کرده و به افراد بسیاری شناسانده است. آوازه مانی از همین طریق در نقاط مختلف جهان پیچیده تا جایی که در چین هم مانوی ها در کنار مذهب بودا جایگاه خود را دارا بودند.
محسنیان راد در کتاب ایران در چهار کهشان ارتباطی ، کهکشان تازه ای را برای ما توصیف کرده است . کهکشانی که ایران در فاصله بین دو کهکشان شفاهی و گوتنبرگ در آن به سر می برده. کهکشانی که فراز و فرودهای متعددی دارد از جمله قله های درخشانی که نام داریوش و مانی بر آنها به چشم می خورد و البته دره های تاریکی که به عصر صفویه می رسد.
اما قابل تقدیر تر از آن کاری است که دکتر مهدی محسنیان راد ، ارتباط شناس و استاد ایرانی این رشته انجام داده و آن هم تحقیق و مطالعه و کشف کهکشانی دیگر است که ایرانیان پیش از ورود به کهکشان گوتنبرگ در آن به سر می برده اند.
همه ما می دانیم که ایران با تاخیری نزدیک به دو قرن با صنعت چاپ اشنا شد. البته صنعتی که گوتنبرگ ان را اختراع کرده بود. اما شاید کمتر کسی از میان ما بداند که ایرانیان پس از پشت سر گذاشتن کهکشان شفاهی و پیش از ورود به کهکشان گوتنبرگ در دوره ای دیگر از ارتباطات به سر می بردند که محسنیان راد آن را دارمانی می نامد. به گفته او دارمانی ترکیبی از نام داریوش و مانی است. دو تن از بزرگترین ارتباط گران ایرانی .
اما چرا باید داریوش را یک ارتباط گر بزرگ در دوره خود بدانیم؟
1. داریوش مبدع شیوه ارتباطی برج های نوری است. یعنی برج ها و قلعه هایی که به فواصل معین از هم در مسیرهای ارتباطی بنا شده و از طریق آنها و با استفاده از نورهایی به دو رنگ سفید و قرمز اخبار حکومتی منتقل می شد. این اتفاق مربوط به دورانی است که سرزمین های دیگر به جز ایران هنوز از کهکشان شفاهی عبور نکرده بودند.
2. داریوش همچنین مبدع طرح چاپار برای ارسال پیام به نقاط مختلف کشور بود.
3. اما شاید مهمترین دلیلی که می تواند داریوش را به عنوان یکی از دو ارتباط گر ایرانی موجه سازد بنا نهادن کتیبه بیستون است. کتیبه ای که به گفته محسنیان راد یکی از مهمترین تابلوهای تبلیغاتی جهان است ، آن هم در پرتردد ترین مسیر ارتباطی آن دوره. به عبارت دیگر داریوش در دوران خود به خوبی از پروپاگاندا برای معرفی خود و شیوه حکومتی خود به مردم بهره گرفته و حتی به دستور او کتیبه بیستون به سه زبان ایرانی ، عیلامی و بابلی نوشته شده است. آن گونه که محسنیان راد می گوید داریوش با این کار می خواسته پیغام خود را به هم عصران خود و آیندگان برساند. آیندگانی که شاید ما باشیم و شاید تمام مردمی که بی اعتنا از کنار کتیبه بیستون می گذرند.
درباره مانی هم این نظریه از سوی محسنیان راد مطرح می شود که می توان او را نخستین مخترع چاپ در ایران دانست چرا که مانی کتاب خود ارژنگ را با شیوه خاصی میان مردم تکثیر کرده و به افراد بسیاری شناسانده است. آوازه مانی از همین طریق در نقاط مختلف جهان پیچیده تا جایی که در چین هم مانوی ها در کنار مذهب بودا جایگاه خود را دارا بودند.
محسنیان راد در کتاب ایران در چهار کهشان ارتباطی ، کهکشان تازه ای را برای ما توصیف کرده است . کهکشانی که ایران در فاصله بین دو کهکشان شفاهی و گوتنبرگ در آن به سر می برده. کهکشانی که فراز و فرودهای متعددی دارد از جمله قله های درخشانی که نام داریوش و مانی بر آنها به چشم می خورد و البته دره های تاریکی که به عصر صفویه می رسد.