کسی که در ستم کردن شریک بود شریک ستم .
ستم شریک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ستم شریک. [ س ِ ت َ ش َ ] ( اِ مرکب ) کسی که در ستم کردن شریک بود. ( آنندراج ). شریک ستم. شریک ظلم :
دگر بجان تمنا بگو چه خواهی کرد
ستم شریک جفاهای روزگار بیار.
دگر بجان تمنا بگو چه خواهی کرد
ستم شریک جفاهای روزگار بیار.
عبداللطیف خان ( از آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
abettor
کلمات دیگر: