( اسم ) کوچه های پیاپی و متوالی : قدم زدن با یک زن بیگانه در کوچه پس کوچه های شهر البته کاری نبود که بی ترس و تشویش انجام یابد .
کوچه پس کوچه
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
کوچه های تنگ یکی پس از دیگری، کوچۀ باریک.
پیشنهاد کاربران
alleyway
کوچه پس کوچه: [ اصطلاح در تداول عامه ]کوچه های تنگ یکی پس از دیگری، کوچۀ باریک، کوچه های پیاپی و متوالی.
( ( چند بهار با پدر آمده بود اینجا ؟کرم ابریشم خریده بودند. پدر یادش داده بود چطور از کرم ها نگهداری کند . با هم توی کوچه پس کوچه های شمیران گشته بودند و درخت توت پیدا کرده بودند. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 40. ) )
( ( چند بهار با پدر آمده بود اینجا ؟کرم ابریشم خریده بودند. پدر یادش داده بود چطور از کرم ها نگهداری کند . با هم توی کوچه پس کوچه های شمیران گشته بودند و درخت توت پیدا کرده بودند. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 40. ) )
کلمات دیگر: