کلمه جو
صفحه اصلی

ارد دادن

فرهنگ معین

(اُ. دَ ) [ انگ - فا. ] (مص ل . ) دستور دادن ، امر کردن .

پیشنهاد کاربران

به گمان - اَم همان واژه یِ "order" و در فرانسوی "ordre" استش.

دستور دادن در جای خاص. مثلا در رستوران به گارسون دستور بدهی، فلان خوردنی، یا نوشیدنی بیاورد، حتی دستور بدهی به فلانی هم فلان غذا را بحساب من بده

معنی ارد دادان : دستور دادن ، امر کردن

معنی ارد دادن : دستوردادن


کلمات دیگر: