کلمه جو
صفحه اصلی

هیچ انگاری

دانشنامه عمومی

در فلسفه، بی معنی اِنگاری، به معنای انکار معنی و ارزش برای هستی جهان است.هیچ انگاری، نیست انگاری یا نیهیلیسم (برگرفته از nihil لاتین به معنای هیچ)، نام های دیگر بی معنی انگاری است.
بی معنی انگاری، به هر نوع دیدگاه فلسفی گفته می شود که وجود یک بنیان عینی (ابژکتیو) برای نظام ارزشی بشر را رد می کند. این اندیشه معمولاً در ارتباط نزدیک با بدبینی عمیق و شک گرایی رادیکال است.
شاید بتوان گرگیاس، حکیم یونانی قرن پنجمِ پیش از میلاد را نخستین اندیشمند نیهیلیست دانست؛ اما فردریش ویلهلم نیچه، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، بیش از هر کس دیگر، به نقد باورهای پوچ گرایانه پرداخت. وی نیهیلیسم را به عنوان یک پدیده شایع در فرهنگ غربی، شناسایی کرد، و معتقد بود که پیامدهای نابودگر آن، در نهایت تمامی احکام اخلاقی، مذهبی و متافیزیکی را به تباهی خواهد کشاند و بزرگترین بحران تاریخ بشر را رقم خواهد زد.از دیدگاه نیچه، نیهیلیسم عبارت است از انکار زندگی و جهان گذران به نام حقایق جاویدان و ثابت.در قرن بیستم بسیاری از هنرمندان، منتقدان و فیلسوفان تم های نیهیلیستی همچون ناتوانی معرفت شناسی، تخریب ارزش ها و بی معنایی دنیا را در آثار خود مطرح کرده اند. در میانه های قرن بیستم جنبش اگزیستانسیالیسم تلاش کرد انگاره های نهیلیستی را به گونه ای ترویج کند که جنبهٔ مخرب آن از میان برود.
بی معنی انگاری در میانه های قرن نوزدهم در روسیه، به عنوان مکتبی مطرح شد که با تمام اشکال زیبایی شناسی، مخالف است و فقط از کاربردگرایی و خردگرایی علمی دفاع می کند. ایوان تورگینف در رمان مشهور پدران و پسران در سال ۱۸۶۲ این واژه را در توصیف شخصیت بازاروف به کار برد و کلمه نیهیلیسم را به شهرت عمومی رساند.

دانشنامه آزاد فارسی

هیچ اِنگاری (nihilism)
هیچ اِنگاری
(یا: نیهیلیسم؛ نیست انگاری) در فلسفه و اندیشۀ اجتماعی قرون اخیر، رویکرد مبتنی بر نفی و واژگون گردانیِ همۀ ارزش های موجود. این اصطلاح نخستین بار بر گروهی انقلابگر روسی در دورۀ فرمانروایی اَلکساندر دوم (۱۸۵۵ـ۱۸۸۱) اطلاق شده است که درپی اعتقاد به براندازی نظام تزاری، به نفی مفاهیم و نهادها و باورهای نهادینه شده ای چون اخلاق و عدالت و ازدواج و دارایی و وجود خداوند پرداختند. این گروه در ۱۸۷۸ به مبارزۀ چریکی روی آوردند که به قتل تزار در ۱۸۸۱ انجامید. اصطلاح هیچ انگاری و صورت فاعلی آن، هیچ انگار، در آثار ایوان تورگنیفبازتاب یافت و رفته رفته به نوعی باور فکری تبدیل شد. شماری از شخصیت های داستان های داستایِفسکی، ازجمله ایوان کارامازوف در برادران کارامازوف، آشکارا باورهای هیچ انگارانه را بازتاب می دهند. نیچه، هیچ انگاری را به مسئله ای فلسفی بدل کرد. به باور نیچه، نفی هیچ انگارانۀ ارزش ها نتیجۀ منطقی ۲۰ قرن تاریخ تمدن غربی است که رو به زوال و انحطاط نهاده است. با این همه نمی توان نیچه را به رغم نقد بنیادی ارزش های غربی، هیچ انگار دانست؛ نیچه هیچ انگاری را بحرانی می دانست که سپیده دمانی نو را نوید می داد. تأمل هایدگردر مسئلۀ هیچ انگاری، با تعبیر او از مسئلۀ وجود آمیخته است. به باور هایدگر، هیچ انگاری نتیجۀ تفکری است که پرسش از وجود را به فراموشی سپرده است.

نقل قول ها

هیچ انگاری یا نهیلیسم مکتبی فلسفی است که به بی باوری به یک یا چند از نمودهای مشهور معنای زندگی اشاره می کند.
• «تهدید بزرگ زندگی بشری پیدایش نوعی هیچ انگاری فعال سیاسی و اجتماعی است که حرمت انسان و همبستگی جهان را به مخاطره انداخته است.» ۲۴ دسامبر ۲۰۰۱/ ۳ دی ۱۳۸۰؛ «پیام به مناسبت آغاز سال نو میلادی» -> محمد خاتمی

پیشنهاد کاربران

نهیلیسم


کلمات دیگر: