( هنرنما ی ) (صفت ) کسی که هنری از خود ابراز کند : ... وبمحضر دانشوران و مجمع هنر نمایان عالم از علمائ فریقین و عظمائ ثقلین میان ما مناظره رود.
هنرنما ی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هنرنمای. [ هَُ ن َ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرکب ) آنکه هنر و کاردانی خود را به دیگران بنماید : دانا چو طبله عطار است ، خاموش و هنرنمای. ( گلستان ).
پیشنهاد کاربران
کسی که کارش را به نمایش می گذارد
پر از خوبی
کسی که هنر های خودش را به رخ دیگران می کشد
کسی که هنرشونشون میده
یعنی اینکه تو یه هنری داره اونو به همه نشون میدی وه بگی تو هم بلدی ولی مهم نیست چون اگه ساکت باشی بقیه متوجه کار تو میشوند
هنر نمای : چابک دست .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص66 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص66 ) .
کسی که هنر ش را نشان می دهد
آنکه هنرش را به دیگران نشان می دهد
کلمات دیگر: