مواظب جانبدار
خاطر نگهدار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خاطرنگهدار. [ طِ ن ِ گ َ ] ( نف مرکب ) مواظب. جانبدار. مراعات کننده :
که خاطرنگهدار درویش باش
نه دربند آسایش خویش باش.
که خاطرنگهدار درویش باش
نه دربند آسایش خویش باش.
سعدی ( بوستان ).
کلمات دیگر: