کلمه جو
صفحه اصلی

جالنده

لغت نامه دهخدا

جالنده. [ ل َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور و در 6 هزارگزی خاور نیشابور واقع است. محلی جلگه و هوای آن معتدل است. 364 تن سکنه دارد. مذهب آنان شیعه و زبان آنها فارسی است. آب از قنات و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و مالداری است راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

جالنده، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان دربقاضی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۱ نفر (۱۶خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

جالنده به معنای دهی همواره از گل های بهاری بوده است به معنایه زیبا ده


کلمات دیگر: