جامع کوفه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لعمرک ما من مسجد بعد مسجد
بمکة ظهراً او مصلی بیثرب
بشرق ولا غرب علمنا مکانه
من الارض معموراً ولا متجنب
بابین فضلا من مصلی مبارک
بکوفان رحب ذی اراس و محصب
مصلی به نوح تأثل و ابتنی
به ذات حیزوم و صدر محنب
و فار به التنور ماء و عنده
له قیل یا نوح ففی الفلک فارکب
و باب امیر المؤمنین الذی به
جامع کوفه . [ م ِ ع ِ ف َ ] (اِخ ) مسجد معروف کوفه که از ابنیه ٔ بسیار قدیمی و مورد احترام است و یکی از چهار مسجد بزرگی است که در اسلام برای عبادت در آنها فضیلت بیشمار ذکر شده است . یاقوت آرد: اما مسجد کوفه ، روایات بسیار در فضیلت آن ذکر شده از آنجمله : حبةالعرنی گفت ، در مجلس علی (ع ) نشسته بودم که مردی آمد و گفت ، این زاد و راحله ٔ من است و میخواهم به زیارت بیت المقدس بروم . پس علی (ع ) گفت ، توشه ات را بخور و راحله ات را بفروش و بر تو باد زیارت این مسجد [ مسجد کوفه ] چه آنکه این مسجد یکی از چهار مسجدی است که دو رکعت نماز گزاردن در آن برابر ده رکعت نماز گزاردن در مساجد دیگر است و برکت آن تا دوازده میلی از هر جانب بود و از فاصله ٔ هزار ذراعی نازل میشود و فارالتنور در گوشه ٔ آن و ابراهیم نبی (ع )نزد اسطوانه ٔ پنجم نماز گزارده و هزار نبی و هزار وصی در آن نماز گزارده اند در آن است عصای موسی و شجره ٔ یقطین . و یغوث و بعوق که فاروق است در آن هلاک شدندو در آن راهی است به کوه اهواز و مصلی نوح در آن میباشد و هفتاد هزار تن در روز قیامت از این مسجد محشور میشوند که حسابی بر آنان نیست ، و میان آن بر باغی از باغهای بهشت قرار دارد و سه چشمه از بهشت در آن جاری است که پلیدیها را میبرد و مؤمنان را تطهیر میکند و اگر مردم از فضیلت آن آگاه بودند آنرا خشک نمی کردنند و از میان نمی بردند. شعبی گفت ، مسجد کوفه شش جریب و شش قفیز است و زادانفروخ گفت ، نه جریب است وقتی که عبیداﷲبن زیاد مسجد کوفه را بنا کرد و مردم را فرا خواند و بر منبر بالا رفت گفت ، ای مردم کوفه مسجدی برای شما بنا کردم که بر روی زمین همانند آن بنا نشده و برای هر اسطوانه هزار و هفتصد مصرف کردم . و آن را منهدم نسازد جز کسی که یاغی و منکر باشد. سپس قسمتی از آن پائین آمد که حجاج آن را خراب کرد و مجدداً بنا نمود و بعداً دیواری که جنب خانه ٔ مختار بود خراب شد و یوسف بن عمر آن را بنا کرد. و سید حمیری در یکی از اشعار خود گوید:
لعمرک ما من مسجد بعد مسجد
بمکة ظهراً او مصلی بیثرب
بشرق ولا غرب علمنا مکانه
من الارض معموراً ولا متجنب
بابین فضلا من مصلی مبارک
بکوفان رحب ذی اراس و محصب
مصلی به نوح تأثل و ابتنی
به ذات حیزوم و صدر محنب
و فار به التنور ماء و عنده
له قیل یا نوح ففی الفلک فارکب
و باب امیر المؤمنین الذی به
ممر امیر المؤمنین المهذب .
از مالک بن دینار نقل شده که گفت ، وقتی علی بن ابیطالب (ع ) بکوفه نزدیک شد گفت :
یا حبذا مقالنابالکوفه
ارض سواء سهلة معروفه
تعرفها جمالنا العلوفه .
سفیان بن عینیه گفت ، مناسک حج را از مردم مکه و قرائت قرآن را از مردم مدینه و حلال و حرام را از مردم کوفه فراگیرید. (نقل از معجم البلدان ) : هرگز از دور زمان ننالیده ... مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود... به جامع کوفه درآمدم تنگدل . (گلستان ).