چاره بیچارگان. [ رَ / رِ ی ِ رَ / رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پناه درماندگان. که بیچارگان از او یاری جویند :
چاره بیچارگان کشور توران توئی
کار این بیچاره ساز ای چاره بیچارگان.
یار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره بیچارگان.
چاره بیچارگان کشور توران توئی
کار این بیچاره ساز ای چاره بیچارگان.
سوزنی.
|| ای چاره بیچارگان ؛ یعنی ای خدای متعال. خطاب به خداوند و باریتعالی.یار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره بیچارگان.
نظامی ( مخزن الاسرار ص 11 ).