چاشنه کردن. [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاشنی کردن. ( آنندراج ). چشیدن. ( آنندراج ). طعم غذا را چشیدن. مزه طعام را امتحان کردن :
دانست چو ما هر که از او چاشنه ای کرد
این نان چه قدر بی نمک این آب چه شور است.
دانست چو ما هر که از او چاشنه ای کرد
این نان چه قدر بی نمک این آب چه شور است.
سالک یزدی ( از آنندراج ).