کلمه جو
صفحه اصلی

چاشنه کردن

لغت نامه دهخدا

چاشنه کردن. [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاشنی کردن. ( آنندراج ). چشیدن. ( آنندراج ). طعم غذا را چشیدن. مزه طعام را امتحان کردن :
دانست چو ما هر که از او چاشنه ای کرد
این نان چه قدر بی نمک این آب چه شور است.
سالک یزدی ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: