حامله شدن
حامله گردیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حامله گردیدن. [ م ِ ل َ / ل ِ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) حامله شدن :
شاخه ها دختر دوشیزه باغند هنوز
باش تا حامله گردند به الوان ثمار.
شاخه ها دختر دوشیزه باغند هنوز
باش تا حامله گردند به الوان ثمار.
سعدی.
کلمات دیگر: