کلمه جو
صفحه اصلی

حامول

فرهنگ فارسی

و او پسر کوچک فارص بود

لغت نامه دهخدا

حامول. ( اِخ ) ( شفقت یافته ) پسر کوچک فارص بود ( سفر پیدایش 46:12 و اول تواریخ ایام 2:5 )، نسل او را حامولیان. گویند. ( سفر اعداد 26:21 ) ( قاموس کتاب مقدس ).


کلمات دیگر: