کلمه جو
صفحه اصلی

خاص گشتن

فرهنگ فارسی

محرم شدن ندیم خاص شدن

لغت نامه دهخدا

خاص گشتن. [ خاص ص گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) محرم شدن. ندیم خاص شدن. مقرب شدن :
ثریا بر ندیمی خاص گشته
عطارد بر افق رقاص گشته.
نظامی.


کلمات دیگر: