کلمه جو
صفحه اصلی

جامع و مانع

فرهنگ فارسی

صفت حدی است که شامل تمام افراد خود بوده و بر غیر افراد خود صادق نباشد

لغت نامه دهخدا

جامع و مانع. [ م ِ ع ُ ن ِ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در اصطلاح منطق ، صفت حدی است که شامل تمام افراد خود بوده و بر غیر افراد خود صادق نباشد. آن تعریفی که همه افراد معرف را فرا گیرد و از دخول اغیار در تعریف مانع باشد حدی که طرد و عکس آن برمحدود درست آید: تعریف باید جامع و مانع باشد؛ حد باید مطرد و منعکس گردد، طرد و عکس باید صحیح باشد.


کلمات دیگر: