کلمه جو
صفحه اصلی

ثموم

فرهنگ فارسی

نعت فاعلی از ثم شاه ثموم گوسفند که گیاه را از بن بر کند

لغت نامه دهخدا

ثموم. [ ث َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ثَم . || شاة ثموم ؛ گوسفند که گیاه را از بن برکند. ج ، ثُمُم.


کلمات دیگر: