کلمه جو
صفحه اصلی

ابراص

لغت نامه دهخدا

ابراص . [ اَ ] (اِخ ) نام جائی است بین هرشی و غمر.


ابراص . [ اِ ] (ع مص ) مبتلاشدن بعلت برص . || فرزند پیس اندام زادن .


ابراص. [ اِ ] ( ع مص ) مبتلاشدن بعلت برص. || فرزند پیس اندام زادن.

ابراص. [ اَ ] ( اِخ ) نام جائی است بین هرشی و غمر.


کلمات دیگر: