مقابلی و ضدیت
باتاب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باتاب. ( ص ) مساوی. مشابه. مقابل. ( ناظم الاطباء ).
باتاب. ( اِ ) مقابلی و ضدیت. || یک قسم از دراویش. ( ناظم الاطباء ).
باتاب. ( اِ ) مقابلی و ضدیت. || یک قسم از دراویش. ( ناظم الاطباء ).
باتاب . (اِ) مقابلی و ضدیت . || یک قسم از دراویش . (ناظم الاطباء).
باتاب . (ص ) مساوی . مشابه . مقابل . (ناظم الاطباء).
پیشنهاد کاربران
مشاور
باتاب به معنى مشاور
به معنای مشاور
کلمات دیگر: