کلمه جو
صفحه اصلی

بابکان

فرهنگ فارسی

منسوب به بابک

لغت نامه دهخدا

بابکان . [ ب َ ] (اِخ ) (چشمه ٔ...). از ناحیه ٔ بویراحمدی از چار بنیچه کهکیلویه از نزدیکی قریه ٔ بابکان برخاسته است . (فارسنامه ٔ ناصری ).


بابکان . [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رهال بخش حومه ٔ شهرستان خوی 23 هزار گزی جنوب باختری خوی و 5 هزار و پانصد گزی جنوب راه ارابه رو خوی به قطور، دره کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی . جمعیت آن 140تن و آب از چشمه . محصول آن غلات ، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


بابکان . [ ب َ ] (اِخ ) ازدیه های وادی الحق . (تاریخ قم ص 139).


بابکان . [ ب َ ] (ص نسبی ) (پهلوی پاپکان ) منسوب به بابک ، اردشیر بابکان ؛ اردشیر پسر بابک ، بابک نژاد. (بابک ) پادشاه عظیم الشانی که اردشیر دختر زاده ٔ او بود و او را بدان سبب اردشیر بابکان گفتند. (برهان ). بابک جد مادری اردشیربن ساسان که اردشیر را بدو نسبت داده بابکان گویند والف و نون برای نسبت است ... و اردشیربن بابکان غلط است . (فرهنگ شاهنامه ٔ دکترشفق ). اردشیر بابکان بجد مادری (بابک ) منسوبست . (تاریخ گزیده چاپ عکسی لندن ص 104). صاحب مفاتیح العلوم بابکان رابه پسر بابک ترجمه میکند. منسوب به بابک که نام جد مادری اردشیربن ساسانست چون اردشیر از بابک پرورش یافته بود به او منسوب شد. الف و نون برای نسبت است . (غیاث ) (آنندراج ):
بابک از تیغ و خلیفه از سنان در کارزار
جوشن جیش از اردشیر بابکان انگیخته .

خاقانی .



بابکان. [ ب َ ] ( ص نسبی ) ( پهلوی پاپکان ) منسوب به بابک ، اردشیر بابکان ؛ اردشیر پسر بابک ، بابک نژاد. ( بابک ) پادشاه عظیم الشانی که اردشیر دختر زاده او بود و او را بدان سبب اردشیر بابکان گفتند. ( برهان ). بابک جد مادری اردشیربن ساسان که اردشیر را بدو نسبت داده بابکان گویند والف و نون برای نسبت است... و اردشیربن بابکان غلط است. ( فرهنگ شاهنامه دکترشفق ). اردشیر بابکان بجد مادری ( بابک ) منسوبست. ( تاریخ گزیده چاپ عکسی لندن ص 104 ). صاحب مفاتیح العلوم بابکان رابه پسر بابک ترجمه میکند. منسوب به بابک که نام جد مادری اردشیربن ساسانست چون اردشیر از بابک پرورش یافته بود به او منسوب شد. الف و نون برای نسبت است. ( غیاث ) ( آنندراج ):
بابک از تیغ و خلیفه از سنان در کارزار
جوشن جیش از اردشیر بابکان انگیخته.
خاقانی.

بابکان. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی 23 هزار گزی جنوب باختری خوی و 5 هزار و پانصد گزی جنوب راه ارابه رو خوی به قطور، دره کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی. جمعیت آن 140تن و آب از چشمه. محصول آن غلات ، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

بابکان. [ ب َ ] ( اِخ ) ( چشمه ٔ... ). از ناحیه بویراحمدی از چار بنیچه کهکیلویه از نزدیکی قریه بابکان برخاسته است. ( فارسنامه ناصری ).

بابکان. [ ب َ ] ( اِخ ) ازدیه های وادی الحق. ( تاریخ قم ص 139 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۸°۲۶′۱۷″شمالی ۴۴°۴۷′۲۲″شرقی / ۳۸٫۴۳۸۰۸°شمالی ۴۴٫۷۸۹۴۲°شرقی / 38.43808; 44.78942
بابکان، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان خوی استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان رهال قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵۸۶نفر (۱۰۰ خانوار) بوده است.

باب کان (به انگلیسی: Bob Kahn) یکی از پیشگامان عرصه اینترنت است که به همراه وینتون سرف، پروتکل TCP/IP را پایه گذاری کردند که اساس ارتباطات اینترنتی را تشکیل می دهد. او و وینتون سرف به عنوان پدران اینترنت شناخته می شوند.


کلمات دیگر: