ابو محمد حسن بن جعفر بن غزوان سلمی تادنی وی از مالک بن اسن و جماعتی دیگر روایت دارد و ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهیم بنجیکتی و حاسد بن مالک بخاری و غیر آن دو روایت کنند .
تادنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تادنی. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به تادن. رجوع به ماده بعد شود.
تادنی. [ دَ ] ( اِخ ) ابومحمد حسن بن جعفربن غزوان سلمی تادنی ( منسوب به تادن ). وی از مالک بن انس و جماعتی دیگر روایت دارد و ابوبکر محمدبن عبداﷲبن ابراهیم بنجیکتی و حاسدبن مالک بخاری و غیر آن دو از او روایت کنند. ( از معجم البلدان ). و رجوع به انساب سمعانی برگ 102 ( تاذنی ) شود.
تادنی. [ دَ ] ( اِخ ) ابومحمد حسن بن جعفربن غزوان سلمی تادنی ( منسوب به تادن ). وی از مالک بن انس و جماعتی دیگر روایت دارد و ابوبکر محمدبن عبداﷲبن ابراهیم بنجیکتی و حاسدبن مالک بخاری و غیر آن دو از او روایت کنند. ( از معجم البلدان ). و رجوع به انساب سمعانی برگ 102 ( تاذنی ) شود.
تادنی . [ دَ ] (اِخ ) ابومحمد حسن بن جعفربن غزوان سلمی تادنی (منسوب به تادن ). وی از مالک بن انس و جماعتی دیگر روایت دارد و ابوبکر محمدبن عبداﷲبن ابراهیم بنجیکتی و حاسدبن مالک بخاری و غیر آن دو از او روایت کنند. (از معجم البلدان ). و رجوع به انساب سمعانی برگ 102 (تاذنی ) شود.
تادنی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به تادن . رجوع به ماده ٔ بعد شود.
کلمات دیگر: