( مصدر ) پالودن پالاییدن .
پالا دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پالا دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) پالودن :
برگرفتی آب از خاک سیه خورشیدوار
راوقش کردی و بالا دادی احسنت ای ملک.
برگرفتی آب از خاک سیه خورشیدوار
راوقش کردی و بالا دادی احسنت ای ملک.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 649 ).
کلمات دیگر: