سر کوفته . که سر وی کوبیده شده باشد. تحقیر و مجازات و مکافات را و یا استوار ساختن آن بر چیزی دیگر را.
کوفته سر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کوفته سر. [ ت َ / ت ِ س َ ] ( ص مرکب ) سرکوفته. که سر او کوبیده شده باشد تحقیر و مجازات و مکافات را،و یا استوار ساختن آن بر چیزی دیگر را :
زرین ترنج خیمه افلاک میخ وار
در خاک باد کوفته سر کز تو بازماند.
زرین ترنج خیمه افلاک میخ وار
در خاک باد کوفته سر کز تو بازماند.
خاقانی.
کلمات دیگر: